زندگی بعد از خیانت چگونه است؟

دوستان عزیزم می خواهم در مورد اینکه زندگی بعد از خیانت دیدن چگونه است صحبت کنیم .معمولاً بعد از فاجعه ی خیانت بعد از اتفاقی که با خیانت برای دو نفر زوج -همسر می افتد و متاسفانه شرایط یک مقدار سخت و پیچیده می شود به این شکل که با توجه به اضطراب بالایی که هر دو نفر دارند تجربه میکنند مکانیسم های دفاعی آنها و یا به عبارتی مقاومت هاشون نسبت به هم بسیار افزایش پیدا می کند است . اضطراب وقتی که بالا می رود ما برای اینکه کمی اضطراب را پایین بیاوریم و یکم احساس بهتری داشته باشیم ،وارد مقاومت هامون می شویم یکی از مقاومت هایی که در این مواقع از خودمون بروز می دهیم انکار کردن است. انکار کردن یک مقاومت ساده و کودکانه است که ما دوست داریم آن را انجامش بدیم و دائماً هم تکرارش می کنیم.
به طور مثال اگر کاری کرده باشیم و حتی خیلی واضح باشد به راحتی آن را انکار می کنیم یا به راحتی در مورد یک موضوع ای می توانیم متقاعد کنیم که نه به این شکل نیست و کاملاً از آن دفاع کنیم و طرف را متقاعد کنیم که اشتباه فکر می کند.
مقاومت بعدی که می تواند اینجور موقع ها از ما ساطع بشود فرافکنی است. فرافکنی به این شکل که ما وقتی خودمون داریم از موضوعی رنج می بریم اون را به دیگران نسبت می دهیم به طور مثال وقتی که ما خیانت می بینیم احساس تنفر داریم این لحظه ها های اول به سمت طرف مقابلمون نسبت بهش حس خوبی نداریم و احساس میکنیم که از او متنفر هستیم و چون اضطرابمون بالا است و نمیخواهیم که این را نشان بدهیم به خاطر ترس هامون و می آییم این شکلی نگاه می کنیم که اون از من متنفرهست که رفته خیانت کرده است و ما تنفر را به خودمون نسبت می دهیم.درباره حالت مردان پس از خیانت چه میدانید در این مقاله قصد داریم شما را با حالت مردان پس از خیانت آشنا نماییم این مقاله را حتما بخوایند .
مقاومت بعدی که اینجور موقع ها سراغ ما می آید، دلیل تراشی است .دلیل تراشی در مورد مسائل مختلف که مثلاً خدا خواست که من دست تو رو کنم یا خدا خواستم که من بفهمم یا دلایلی مثل که تقصیر تو بود ، توخودت خواستی تو یه کاری کردی که من برم این کارو بکنم و دلایل مختلفی که شروع می کنند برای همدیگر می اورند و شرایط و برای خودشون و دیگری بسیار سخت
می کنند. دوستان یک مقاومت دیگر هم وجود دارد که ما وقتی نمی توانیم به خاطر ناراحتی مون خشم خودمون را تجربه کنیم یا پرخاشگری ازما بیرون نمی آید یا نشان نمی دهیم ، به صورت پرخاشگر منفعل رفتار میکنیم که تو روانشناسی به آن پسیواگرسیو می گویند یعنی پرخاشگر منفعل ، کسی که در مورد مشکل خود واضح صحبت نمی کند حرف نمی زند، پرخاش نمی کند خشم خود را نشان نمی دهد. این فرد به صورت خیلی پیچیده خشمش را به عبارتی ابراز می کند به صورت نامحسوس جوری که متوجه نشوند ، دیده نمی شود به طوری که خودش انگار دارد یه جورایی اضطرابش را پایین می آورد و آن فشار را غیر مستقیم دارد پایین می اورد برای اینکه حال خودش را بهتر کند.
مثلا وسیله ای که اون آدم دوست دارد را خراب می کند یا به هم ریخته می کند یا دقیقا مسائلی که می داند اون آدم ناراحت می کند را انجام می دهد و حالا به طور مثال می تواند کمد لباس های او باشد وسایل شخصی او باشد یا وسایلی که خیلی روش حساس هست باشد این ها رو با استفاده های نا بجا می تواند آن آدم را تحریک کند یا به او بفهماند که من خیلی حالم با وسایل تو و حضور تو خوب نیست بعد ازکه خیانت مشخص می شود هر دو طرف متاسفانه این کار را میکنند و تحقیر و توهین خیلی رواج پیدا می کند.هر دو طرف به خودشون اجازه می دهند که هرطور که دلشون می خواهد با هم صحبت کنند. از واژه های که خیلی مناسب نیست ،از رفتار نامناسب ، از ادبیات نامناسب از عملکرد نامناسب استفاده می کنند و اینها ادامه پیدا میکند تا جایی که ممکن است که به زد و خورد هم برسد.
افسردگی بعد از خیانت :
متاسفانه ممکن است که فردی که بهش خیانت شده است و حتی فردی که خیانت کرده است ، دچار افسردگی بشهود به خاطر اون خشم فرو خورده است و نتوانسته است بروز بدهد یا شرایطی که نتوانسته است مدیریتش کند افسرده بشد و واقعا شرایط بسیار دردناکی براش پیش می اید که خیلی ممکن است سخت بتواند از آن عبور کند.
در بسیاری از شرایط این پرخاشگری به صورت واضح و شفاف وجود دارد یعنی شبیه اختلالات خلقی بروز می کند صدای بلند ، فحاشی ، داد و بیداد کردن که میتواند همه چیز را داخلش داشته باشد هر اتفاق رو می تواند رقم بزند. اتفاقایی که معنای خشونت دارد یه اتفاقایی که آسیبزا است. وجود غم ترس و هیجانات در این سطح بسیار بسیار در زندگی بعد از خیانت وجود دارد. ترس از تمام این اتفاقاتی که در موردش صحبت کردیم یا ترس از تحقیر توهین اضطراب افسردگی و پرخاشگری ناراحتی و ترس از هر اتفاقی که در لحظه غیر قابل پیش بینی است و ممکن است و بیفتد. یا ترس از طرد شدن رهاشدگی ترس از تنهایی و خیلی ترس های دیگه ای که سراغ آدم می اید بعد از اینکه ما خیانت رو متوجه می شویم در زندگیمون.
بی اعتمادی بعد از خیانت :
موضوع بعدی که بسیار قابل بحث است بیاعتمادی نسبت به فرده خیانت شده است که ما این را تعمیم می دهیم یعنی به تمام آدم ها وقتی که ما یک خیانت واضح و شفاف را می بینیم دیگه مطمئن شویم که همه آدم ها خیانتکار همه این جنس مخالف هامون خیانتکار هستند و به راحتی نمی توانیم اعتماد کنیم به راحتی نمی توانیم احساس کنیم که آدم ها ممکن است، که این کارو نکنند ممکن است خلافش ثابت بشود نمیتوانیم قبولش کنیم به راه راحتی حداقل شروع اوایل اینکه ما هنوز حالم خوب نشده درمان نشدیم زمان نخورده نمی توانیم به هیچ عنوان نمی توانیم اعتماد را برگردانیم ممکن است حتی به خانواده خودمون عزیزان خودمون هم بسیار شکاک بشویم.
مورد بعدی احساس قربانی است اینکه فردی که بهش خیانت شده است احساس می کند که از استفاده شده است و دائما با این احساسی که از سوء استفاده شده است در حال کلنجاراست ، داردبا خودش جنگ می کند ، با خودش در صلح نیست و دائما دارد خودش را فشار می دهد بابت این که تو یک موجود کم و بی ارزش هستی که اجازه دادی از تو سوء استفاده کنند.
ازبین رفتن عزت نفس پس از خیانت به همسر :
موضوع بعدی از بین رفتن عزت نفس است که بسیار بسیار پر اهمیت هست چون این موضوع عزت نفس و ارزشمندی موضوعی است که وقتی در ما متزلزل می شود از بین می رود کم می شود ، یک وقت هایی حتی به شدت مورد حمله قرار می گیرد، تمام زندگی ما را ، زندگی شغلی ،اجتماعی خانوادگی ،عاطفی همه را زیر سوال می برد یعنی به شدت در مسیر ما تداخل ایجاد می کند تعارض ایجاد می کند و به شدت چالش های عمیقی برای ما ایجاد می کند چون ما دست و پا شکسته و با ترس و نگرانی و بدون احساس ارزشمندی حرکت می کنیم و دائما آسیب می بینیم نمی توانیم درک کنیم که الان ما نباید اجازه بدهیم که احساس ارزشمندی ما رو بشود یا زیر سوال برود چون بزرگترین ابزار مهم حرکتی ما این بحث عزت نفس است دوستان عزیزم.
افزایش تعداد دعوا و مشاجره ها پس از خیانت :
خب مورد بعدی که می شود به آن اشاره کرد ، افزایش تعداد دعوا ها و مشاجره هایی است که بین زوجین اتفاق می افتد به واسطه ی اون اتفاقی که افتاده است و مسئلهای که حل نشده و دائما این ها در حال کلنجار رفتن و دعوا کردن هستند.
متاسفانه مبحث بعدی لجبازی که به شدت به اوج خودش می رسد و هر دو نفر با هم لجبازی میکنند، سعی میکنند اصلاً کم نیاورند ، سعی میکنند تا جایی که می توانند از این لجبازی استفاده کنند تا به عبارتی احساس میکنند که دلشون خنک شده نسبت به این کاری که کردن و احساس میکنند که یک خالی شدنی به همراه داشته است ولی خب اصلا اینطور نیست و ما با لجبازی هیچ وقت احساس خوبی نخواهیم داشت و کاملاً این احساس کاذب است.
بی احترامی پس از خیانت در زوجین :
بی احترامی که باز وجود دارد در بین زوجین دیگر بی محابا هرچه که دوست دارند به هم می گویند حتی ممکن است خانواده ها را وسط بکشند و در مورد آنها به همدیگر بی احترامی کنند، حرف های نامربوط بزنند ، حرف هایی بزنیم که در شأن خانواده هاشون نیست ولی متاسفانه این اتفاق ها می افتد و همه ی اطرافیان نزدیک دخیل می شوند در این کلنجار های کلامی و آنها را وسط می کشند برای اینکه یکم از اون حس بد شون و این حال بدی که دارند رها بشوند دیگه یکی از مسائلی که خیلی به چنگ میزنند همین بی احترامی کردن به خانوادههای هر دو طرف است.
شکاک شدن همسر پس از خیانت :
دوستان عزیزم، متاسفانه موضوع دیگری که در این میان خیلی بلد خواهد شد ، چک کردن و کنترل گری بیش از حد است که دائماً اون عزیزی که بهش خیانت شده در حال کنترل کردن چک کردند و زیر ذرهبین قرار دادن آن شریک عاطفی و دائماً پیگیر این هستش که داره چیکار میکند که نکنه پیام بده ، نکنه پیام براش بیاد، نکنه چیزی رو پاک کنه ، نکنه من از چیزی عقب بمونم و دائما دارد این موضوع را پیگیری می کند و این کنترل گری بیش از حد رابطه مستقیم دارد با بیماری های سایکوسوماتیک بیماری های سایکوسوماتیک به واسطه اضطراب بالا و چک کردن کنترل گری بسیار زیاد ایجاد می شود و به شدت جسم را درگیر می کند .و ما احتمال اینکه انقباض عضلانی گرفتگی عضلات دردهای کتف نشانه گردن داشته باشیم زانو به شدت زیاد می شود و این دردها تا زمانی که ما از این سطح فشار خارج نشویم و خودمون تو این شرایط همینجوری قرار بدیم با ما همراه خواهند بود.
نداشتن همدلی در رابطه زناشویی پس از خیانت :
موارد دیگه ای مثل نداشتن رابطه جنسی مطلوب و نداشتن احساس همدلی هم در این روابط متاسفانه دیده می شود.یعنی زوج به هیچ عنوان نمی توانند با هم زندگی کنند به هیچ عنوان نمی خواهند که همدل باشند نمی خواهند که درک کنند همدیگر را اصلا تمایلی به این ندارند در خصوص فردی که بهش خیانت شده است به هیچ عنوان دوست ندارد که سازگار باشد ، دوست ندارد همدل باشد.
دوست دارد که بیشتر از درونش عمیقاً دلش میخواهد که مخالفت کند ضربه بزنه آسیب بزند تلافی کند و این رابطه جنسی نامطلوب هم دستاورد خیانتی که صورت گرفته است و فردی که بهش خیانت شده است ، چون دائما اون صحنه ها را می تواند در ذهنش تصویرسازی کند ، نمیتواند یک رابطه جنسی خوب داشته باشد. احساس می کند که سوء استفاده قرار گرفته است ،احساس می کند که یک فردی بهش ضربه مهلک زده و الان اگر بخواهد نوازشش کند یا آغوش باز برایش داشته باشد احساس می کند که به شدت دارد حماقت می کند و داره اشتباه می کند و به هیچ عنوان نباید که این کار را انجام بدهد ،چون اون آدم لیاقتشو ندارد که بخواهد بدنمان را لمس کند چون حرمتی نمانده و آسیب و ضربه که به من زده است معنایش این است که نباید ما دوباره به هم برگردیم و حتی من بتوانم به او اعتماد کنم که بخواهم رابطه جنسی با او داشته باشم . برای دریافت مشاوره بالینی از دکتر سارا عرب کافیست با ما در تماس باشید .
امیدوارم که این موضوع کمکتون کرده باشد و بتوانید راه حل های خوبی را از داخل این موضوع برای خودتون پیدا کنین و به کار ببرید. همچنین اگر به دنبال حالت زنان پس از خیانت هستید میتوانید این مقاله از سایت را مطالعه نمایید .
مراقب خودتون باشین دوستت دارم.
دیدگاهتان را بنویسید